وقتی بیتالمال خرج ویترینهای خالی میشود!
این رویداد چهار روزه، که با مشارکت محدود برخی بانکها و شرکتهای بیمه دولتی و شبه دولتی برگزار شده با سالنهای خلوت ، نبود بازدیدکننده و عدم حضور چهرههای شناختهشده در حوزه بانک و بیمه مواجه شده .
این در حالی است که فلسفه برگزاری نمایشگاههای تخصصی، ایجاد بستری برای عرضه محصولات، توسعه بازار، بازاریابی مستقیم، جذب مشتریان جدید و حتی انعقاد تفاهمنامههای همکاریهای دو و چندجانبه است.
در هفدهمین نمایشگاه صنعت مالی که به اذعان شرکتکنندگان متأسفانه رویدادی بیهدف و بیبرنامه بوده و هیچ آوردهای برای آنها نداشته، غرفهها به محلی برای صرف ناهار و دورهمیهای بیثمر در کافههای غرفهای بدل شدهاند.
در روز نخست نمایشگاه که با افتتاحیه همراه بود کمتر از انگشتان یک دست مدیران عامل بانکی و بیمهای و چهره های شناخته شده در این حوزه حضور داشتند.از این رو برخی شرکتکنندگان با دیدن سالنهای خالی و عدم استقبال از غرفهها به صراحت از تصمیم خود برای حضور در نمایشگاه ابراز پشیمانی کرده و این حضور را اتلاف منابع می دانند.
به گفته مدیر روابط عمومی یکی از بانکهای دولتی، برای ساخت غرفه این بانک به تنهایی نزدیک به یک میلیارد تومان هزینه شده است؛ این رقم تنها شامل طراحی و تجهیز غرفه است و اگر سایر هزینههای جانبی مانند پذیرایی، چاپ بروشور، گیفت، ایاب و ذهاب و ناهار پرسنل را نیز اضافه کنیم، برای حضور چهار روزه در این نمایشگاه روزانه ده میلیون تومان هزینه صرف می شود.
یکی از شرکتهای حاکمیتی دولتی که به اذعان مدیر روابط عمومیاش اصلاً محصولی برای عرضه ندارد، در غرفهای با متراژ بیش از ۲۰۰ متر مربع حاضر شده که تنها هزینه ساخت آن میتواند تا دو میلیارد تومان تخمین زده شود. سؤالی که مطرح میشود این است، وقتی هیچ خدمت یا محصولی برای ارائه وجود ندارد، اساساً چرا باید در چنین فضایی پرهزینه حضور داشت؟ مگر هدف از حضور در نمایشگاه صرفاً ساختن یک ویترین تشریفاتی است؟
خوشبختانه اکثریت بانکها و شرکتهای خصوصی قید شرکت در این نمایشگاه را زدهاند، زیرا برایشان روشن است که در این فضا چیزی برای بهدست آوردن وجود ندارد. در مقابل، این شرکتهای دولتی و نیمهدولتی هستند که بدون بررسی اثربخشی و بدون ارزیابی بازگشت سرمایه، از جیب بیتالمال میلیاردها تومان برای حضوری بیدستاورد هزینه کرده اند.چگونه میتوان توجیه کرد که در شرایط رکود اقتصادی و فشار تورم بر مردم، بودجه عمومی صرف ساخت ویترینهایی شود که بازدیدکننده و دستاوردی در بر ندارد؟
افزون بر این، برگزارکنندگان نیز در تشخیص زمان مناسب نمایشگاه و ایجاد هماهنگیهای لازم دچار ضعف مشهود بودند،چراکه در شرایطی که هنوز تکلیف وزیر اقتصاد مشخص نیست و معرفی گزینه جدید به مجلس در دستور کار است، فضای مدیریتی در بانکها و بیمهها نیز در هالهای از بلاتکلیفی است و مدیرانی که نمیدانند یک ماه دیگر بر سر کار هستند یا نه، انگیزهای برای برنامهریزی مؤثر و مشارکت فعال در چنین رویدادی نداشتند . برخی نیز درگیر لابیهای پشتپرده برای باقیماندن در سمت خود هستند و طبیعتاً نمایشگاه صنعت مالی در اولویت شان قرار ندارد.
بطور کلی نگاهی به وضعیت این نمایشگاه، زنگ خطری برای سایر رویدادهای مشابه نیز هست. اگر نمایشگاهها صرفاً برای نمایش ظاهری، حفظ سنتهای تکراری و صدور چند خبر رسمی بیاثر برگزار میشوند، باید در اصل فلسفه آنها بازنگری جدی شود. شرکتهای دولتی نباید با بودجه عمومی، صرفاً برای پر کردن تقویم روابط عمومی خود، در نمایشگاههایی شرکت کنند که فاقد هدف، مخاطب و برنامه مشخص هستند.
همچنین در غیاب راهبرد روشن، مشارکت واقعی بخش خصوصی، و نبود انسجام میان سیاستگذاران، چنین نمایشگاههایی تنها به مراسمی تشریفاتی و پرهزینه تبدیل میشوند که بیش از آنکه بر صنعت مالی کشور اثرگذار باشند، تصویر ناکارآمدی ساختاری را به نمایش میگذارند.
لازم است نهادهای نظارتی و رسانهها، نه تنها بر هزینههای میلیاردی این رویدادها، بلکه بر کارآمدی و اثربخشی واقعی آنها نیز نظارت جدیتری داشته باشند.
بدون نظر! اولین نفر باشید