بانکداری نوین – «سیدرضا راستیالحسینی» دانشجوی دکترای مدیریت مالی و متخصص مسائل پولی و بانکی، از طراحی پلتفرم جامع و یکپارچه پیچیده چندوجهی بر اساس نظام قرضالحسنه، خبر داد و گفت: با حمایت دولت و حضور مردم در توسعه فرهنگ غنی قرضالحسنه، امکان کارآفرینی افزایش مییابد. وی در همین رابطه اظهار داشت: «در این پلتفرم […]
بانکداری نوین – «سیدرضا راستیالحسینی» دانشجوی دکترای مدیریت مالی و متخصص مسائل پولی و بانکی، از طراحی پلتفرم جامع و یکپارچه پیچیده چندوجهی بر اساس نظام قرضالحسنه، خبر داد و گفت: با حمایت دولت و حضور مردم در توسعه فرهنگ غنی قرضالحسنه، امکان کارآفرینی افزایش مییابد.
وی در همین رابطه اظهار داشت: «در این پلتفرم اطلاعات گستردهای از کارآفرینان، فرشتگان کسبوکار، ذینفعان دولتی و نیمه دولتی، تأمینکنندگان، مصرفکنندگان، تولیدکنندگان، سرمایهگذاران و سایر گروهها تجمیع میشود که میتوانند به موضوع اشتغال و کارآفرینی کمک کنند.» در ادامه مشروح اظهارات وی را در این باره می خوانید.
راهکار رفع موانع اشتغال و کارآفرینی در کشور را چه میدانید؟
من یک رویکرد سیستم پیچیده چندوجهی جدید با هوش مصنوعی برای مدلسازی پلتفرم اشتغال و کارآفرینی ارائه میدهم. یک سیستم پیچیده را میتوان مجموعهای از زیرسیستم به هم پیوسته با فعل و انفعالات پویا و یک هدف مشترک تعریف کرد. روش ما تمرکز قوی بر ادغام انواع مختلف دادههای موجود است که دیدگاههای متنوع ذینفعان مختلف را نشان میدهد.
ذینفعان مختلف دیدگاهها و انتظارات متفاوتی دارند. بهطور مثال، مدیریت پلتفرم ممکن است به عملکرد مشارکت بیشتر ذینفعان (دولت، دستگاههای اجرایی و سایر ذینفعان) علاقهمند باشد، اما دولت ممکن است به انطباق سیستم با مقررات اجباری علاقهمند باشد. مدلهای سیستم پیچیده میتوانند با ارائه یک نمای تعاملی و پویا از کل سیستم، بر این مشکل فائق آیند تا شکاف بین ذینفعان مختلف را از بین ببرند.
در شرایط کنونی جامعه هدف عمده ذینفعان، توسعه اشتغالپذیری است و این موضوع در اسناد ملی و سیاستهای دولت جمهوری اسلامی ایران بهخصوص در آییننامههای اجرایی قانون بودجه همه ساله مورد تأکید قرار گرفته است.
طراحی پلتفرم چندوجهی عمومی جدید با رویکرد هوش مصنوعی برای رفع موانع اشتغال و کارآفرینی در کشور دقیقاً چیست؟
قبل از هر راهکاری با تعریفی از پلتفرم شروع میکنم. پلتفرم به معنی سکو یا هر جایی است که سبب اتصال چند چیز به یکدیگر میشود. از منظر رونق اشتغال و کارآفرینی در جامعه، پلتفرم به چیزی گفته میشود که سبب اتصال و تسهیل ارتباط بین کارآفرینان، مصرفکنندگان، تولیدکنندگان، فرشتگان کسبوکار، ذینفعان دولتی و نیمهدولتی، سرمایهگذاران و گروههایی از مشتریان میشود که بهطور ذاتی از یکدیگر جدا هستند، اما ممکن است با یکدیگر مرتبط شوند. بنابراین نوع ارزش پیشنهادی توسط پلتفرمها، تسهیل ارتباط بوده و مهمترین قدرت آن توانایی شبکهسازی است.
هر بخش از مشتریان ارزش و جریان درآمدی مخصوص به خود را دارد. الگوی غالب پلتفرمهای چندوجهی وجود یک تأمینکننده با کانالهای توزیع متعدد (پذیرنده خدمت) و مشتری (دریافتکننده خدمت) در سمت دیگر قرار است. بدیهی است که تنها با یک تأمینکننده و مشتری مواجه نبوده، بلکه با منظومهای از تأمینکنندگان، مشتریها و سایر گروهها و به دنبال آن ارزشها و جریانهای درآمدی متعددی در ارتباط هستیم. از جمله پلتفرمهای چندوجهی میتوان به google، beep tunes، wii، اسنپ و دیوار اشاره کرد.
باید در نظر داشت که هر پلتفرم چندوجهی نیاز به شکلگیری اکوسیستم مشتری، تأمینکننده و سایر گروهها دارد که به معنی ورود همزمان آنها به پلتفرم است و این کار بسیار سخت و مشکلی است. با این حال، تغییر قوانین و مقررات در جامعه بهخصوص آییننامه اجرایی قانون بودجه، دریافت دادههای مشتریان جویای کار از دستگاههای اجرایی و ارزشآفرینی برای آنها، تقویت و بررسی ارتباط بین نظام اطلاعات بازار کار، همیاری و تسهیلگری دستگاههای اجرایی کشور، ایجاد ارتباط بین حوزههای مختلف آموزشی و پژوهشی با پلتفرم، تغییر مدیریت راهبردی وضعیت اشتغال و کارآفرینی با محوریت پلتفرم، تلفیق سامانههای اشتغال با یکدیگر به منظور همافزایی، تقویت قانون برنامه ششم توسعه کشور در امر اشتغال، ساختاری نظاممند در زیستبوم ملی اشتغال، شرح وظایف همافزایی همه دستگاههای اجرایی کشور، اتحاد رویه همکاری بین دستگاهها و متولیان امر در زمینه اشتغال، تصویب آییننامه اجرایی پلتفرم، تغییر روند گزارشدهی و گزارشگیری از کارگروههای تخصصی اشتغال، کمیته اشتغال، کمیته نظارت بهصورت برخط در پلتفرم و ارائه گزارشهای ماهانه و سالانه از جمله مواردی است که با افزایش سرعت تغییر تکنولوژی و فناوری در سالهای اخیر باعث از بین رفتن تعداد زیادی از مشاغل و جایگزین شدن مشاغل جدید شده است. الزام همگانی این تغییرات، کسب مهارت و مهارتافزایی در یک پلتفرم چندوجهی است.
ایجاد ارتباط در پلتفرمهای چند وجهی کلیدیترین منبع خود پلتفرم بوده؛ کلیدیترین فعالیت در آن مدیریت و ترویج پلتفرم و نهایتاً عمدهترین هزینه تحمیل شده به آنها هزینه نگهداری و توسعه آن است. همان طور که گفته شد حضور هر دو طرف تأمینکنندگان و مشتریان در پلتفرم بسیار مهم است؛ بنابراین یکی از هزینههای اولیهای که پلتفرمها معمولاً برای جذب یک گروه از مشتریان دارند؛ پرداخت یارانه به یک یا چند گروه از آنها برای استفاده از اکوسیستم است. همان طور که ذکر شد، گوگل یک پلتفرم چندوجهی است که برای جذب مشتری به کاربران خود خدمات رایگان متعددی ارائه میدهد.
به قول ساول کاپلان، بزرگترین مانع نوآوری و مدلهای کسبوکار، انسانها و مؤسسات آنهاست. هر دو سرسختانه در مقابل تجربه کردن و تغییر مقاومت میکنند.
یکی از دلایل ناترازی بانکها تخصیص بیرویه منابع قرضالحسنه شبکه بانکی بهمنظور تخصیص وامهای اشتغال است، برای حل این مسئله چه راهکاری باید اندیشید؟
بر اساس قانون بودجه کل کشور همه ساله از منابع قرضالحسنه شبکه بانکی بر اساس ظرفیتهای هر مؤسسه اعتباری برای حمایت از ایجاد فرصتهای شغلی در موارد ذکر شده در تبصرههای ۱۶ و ۱۸ استفاده میشود. سایر قوانین دولت و بانک مرکزی نیز مؤسسات اعتباری را مکلف به پرداخت این گونه وامها میکند. این در حالی است که اصلاح ساختار نظام بانکی ناگزیر است.
قوانین و مقررات تخصیص مصارف در امر اشتغال باید تغییر پیدا کند و بهترین برونداد از این وضعیت، انتقال یا تهاتر تخصیص منابع شفاف از سمت دولتها و بانک مرکزی صرفاً از طریق بانکهای تخصصی قرضالحسنه در کشور از جمله بانک قرضالحسنه مهر ایران و بانک قرضالحسنه رسالت است.
یکی از مؤسسات اعتباری دولتی حمایتکننده همچون صندوق نوآوری و شکوفایی مانند سالهای گذشته، حمایت از شرکتهای دانشبنیان را با همافزایی منابع قرضالحسنه سایر بانکها انجام داده در حال کمکرسانی وام اشتغال و سایر وامها به این گونه شرکتهاست که این امر به دلیل ماهیت وجودی صندوق قابل تأمل و تحسین است.
در خصوص نیاز به اصلاح ساختار نظام بانکی، قانون جدید کمک شایانی به حل مشکل ناترازی بانکها خواهد کرد. یکی از عوامل ناترازی بانکها چنین مواردی است که قانونگذاران کشور در سالهای گذشته و تا به حال، تحت عنوان تسهیلات تبصرهای از جمله اشتغال، به بانکها تکلیف میکنند. این موضوع منجر شد بانکهای دولتی، تجاری و خصوصی تسهیلات ارزانقیمت به یک سری فعالان کسبوکار و اقتصادی تخصیص دهند و از آنجا که این فعالان با عدم پشتوانه تأمین مالی زنجیره فروش، عدم وحدت رویه قوانین و مقررات حاکم بر اشتغال در کشور، عدم یکپارچهسازی و انعطافپذیری سامانههای اشتغال در کشور به منظور حمایتهای دوجانبه و سایر موارد روبهرو شدند، نتوانند آن اقساط را پرداخت کنند. بانکها نیز از منظر منابع آزاد قرضالحسنه و همچنین از منظر مصارف و به تبع آن مطالبات به مشکل برخورد کردند. بنابراین در نهایت ورودی وجه نقد بانکها متوقف میشد.
تخصصی شدن پرداختهای تکلیفی از جمله وامهای اشتغال برای اولین بار در شبکه بانکی توسط بانکهای تخصصی قرضالحسنه، یکی از راهکارهای برونرفت از این وضعیت نابسامان ناترازی بانکها و کسری بودجه دولت است.
پتلفرم چندوجهی کارآفرینی و اشتغال و توسعه هدفمند در قالب قرضالحسنه از طریق هوش مصنوعی که بنده آن را به نام اختصاصی پلتفرم «کاروته» با همکاری آقای «سید رامین روحالامینی» طراحی کردهام، پیشنهادی برای حل مسائل مذکور است.
پلتفرم کاروته چیست و چه کارویژهای دارد؟
پلتفرمی در زمینه اشتغال و کارآفرینی است که به افراد جویای کار و آنهایی که نیاز به توسعه کار دارند، در قالب عقد قرضالحسنه وام کمبهره پرداخت میکند. همه طرحهای کسبوکار در این پلتفرم توسط کاربران مشاهده میشود. ارائه تسهیلات این پلتفرم از طریق اصلاح نظام بانکی قانون بودجه و حمایت دولت و بانک مرکزی، تأمین مالی جمعی، حمایت بانکهای تخصصی قرضالحسنه (بانک قرضالحسنه مهر ایران و بانک قرضالحسنه رسالت)، تولیدکنندگان، دستگاههای اجرایی، دانشگاهها و مؤسسات آموزشی و پژوهشی، فرشتگان کسبوکار، سرمایهگذاران و سایر گروهها با رویکرد متفاوت پلتفرم چند وجهی پرداخت خواهد شد. این پلتفرم، کسبوکار محتوا محور و خدمات محور است. در بخش خدمات محور، همه کسبوکارهای سنتی و نوآورانه به کاربران اطلاعرسانی و در پرداخت تسهیلات قرضالحسنه به آنها کمک میشود. از طریق کسبوکار محتوا محور میتوان اخبار کسبوکار در ایران و دنیا را اطلاعرسانی کرد تا کاربران بتوانند استفاده مفید و کاربردی از آن داشته باشند.
یکی از راهکارهای رسیدن به جامعهای مطلوب و افق چشمانداز ۲۰ساله، کمک به نظام بانکداری قرضالحسنه است.
قرضالحسنه قادر خواهد بود جامعه ایرانی را همراه با توسعهیافتگی، مسئولیتپذیری برخوردار از سلامت، اشتغال پایدار، روحیه تعاون و مشارکتهای مردمی حمایت کند.
بانکهای تخصصی قرضالحسنه با حمایت دولتها و با حفظ مسئولیتها ی خود خواهند توانست سهمی از این چشمانداز را ایفا کنند. بانکهای تخصصی قرضالحسنه بهعنوان یکی از اهرمهای مقام معظم رهبری، دولتها، وزارت امور اقتصاد و دارایی و بانک مرکزی در امر اشتغال و کارآفرینی خواهند توانست این امر خطیر و مهم را در قالب یک قانون جدید و با محوریت خود به سرانجام برسانند.
بزرگترین موانع برای نوآوری در مدلهای کسبوکار را چه میدانید؟
از دید مشتری در ایران، هیچ سامانه منظم و یکپارچهای وجود ندارد که در یک مکان و بهصورت متمرکز نیاز اشتغال و کارآفرینی (انفرادی و گروهی) را حمایت کند. در نتیجه با زیرساخت پیشبینی شده از تأمین مالی جمعی در فاز اول شروع به فعالیت خواهد شد. این امر مهم و حیاتی برای آینده نه چندان دور تحققپذیر خواهد بود.
از دید مدلهای کسبوکار نیز در ایران، هیچ سامانهای وجود ندارد که به همه طرحهای کسبوکار ایرانی و خارجی در آن بهصورت رایگان در قالب صوتی، تصویری و نوشتاری (ایرانی و سایر زبانها) مشاوره داده شود.
من و آقای روحالامینی همیشه رؤیای راهاندازی کسبوکارهای نوآورانه کاملاً دیجیتالی را بهپشتوانه تسهیلات قرضالحسنه تخصیص یافته به افراد بیکار و افرادی که نیاز به منابع جهت توسعه کار دارند، در ذهن خود داشتیم.
ما از مشکلات این کار آگاه بودیم، اما کمک به هموطنان یکی از اصول اخلاقی و مسئولیتهای اجتماعی ما بود که به آن عشق میورزیدیم. قطعاً ارزش این کار در آینده دیده خواهد شد. روزی از این روزها ما با تحسین و تشویق مدیران دلسوز بانک قرضالحسنه مهر ایران، جناب آقای دکتر شمسینژاد مدیرعامل محترم بانک و جناب آقای تلیکانی مشاور عالی مدیرعامل، ایده خود را در زمینه اشتغال پیگیری کردیم. ما عاشق کار خود بودیم، اما بزرگترین موانع برای نوآوری در مدلهای کسبوکار را عدم وجود زیرساختهای ملی، عدم پکپارچه بودن ادارات نظارتی و حمایتی در طرحهای ملی و عدم پکپارچهسازی زنجیره فروش و خرید در طرحهای ملی میدانستیم. همچنین بروکراسیهای موجود در سیستم شبکه بانکی و نظارتی، عدم وجود پشتیبان خرید و فروش در طرحهای ملی، فقدان یک زبان مشترک در مورد نوآوری در مدلهای کسبوکار از طریق یک پلتفرم کاملاً دیجیتالی و ناتوانی درک طرحهای کسبوکار موجود توسط قوانین و بروکراسیهای موجود از جمله چالشهای این حوزه به شمار میرود. بر اینها بیفزایید عدم همکاری یکپارچه دستگاههای اجرایی در خصوص اصلاح قوانین شبکه بانکی در امر اشتغال، محدودیتهای مخرب در قصور طرحهای نوآورانه جدید در کشور، عدم همخوانی ساختارهای فعلی بانک، عدم همکاری همه بانکها در این طرح ملی با وجود قوانین و بروکراسیهای موجود، عدم وجود وقت و نیروی انسانی کافی به منظور پیگیری و اتمام کار و تخصیص بودجه به منظور طراحی و راهاندازی پلتفرم چندوجهی ملی.
با این حال ترس از ریسک کردن بهعنوان یک وظیفه را تبدیل به یک کار جهادی کردیم و تصمیم گرفتیم کار خود را شروع کنیم.
مدیریت هزاران مدل کسبوکار در پلتفرم چندوجهی با چه ساختاری ممکن میشود؟
افراد بلند پرواز، تغییردهندگان قاعده بازی و چالشگران، اعم از اینکه کارآفرین باشند یا اینکه کارکنان شرکتها و بانکهای در حال فعالیت باشند، در حال ایجاد مدلهای کسبوکار نوآورانه در سراسر جهان هستند.
وظیفه یک طراح گسترش مرزهای تفکر، ایجاد گزینههای جدید و در نهایت ارزشآفرینی برای کاربران است. این کار نیازمند توانایی تصور کردن چیزی است که وجود ندارد. طراحان با شبکه پیچیدهای از عوامل مانند رقبا، فناوری، محیط قانونی، علایق کاربران، کسب درآمد، افزایش کاربران و موارد مشابه در فضای ناآشنا و جدید مواجهند و باید همه آنها را در نظر بگیرند.
چالش کارآفرین این است که یک مدل کسبوکار جدید را ایجاد و با موفقیت آن را به کار گیرد. سازمانهای در حال فعالیت نیز با کاری به همان اندازه دلهرهآور روبهرو هستند؛ اینکه چگونه مدلهای کسبوکار جدید را ایجاد و پیادهسازی کنند و همزمان مدلهای قبلی را نیز نگاه دارند. مدل جدید ممکن است نیازمند یک فرهنگ سازمانی جدید باشد یا مشتریانی را هدف قرار دهد که تا به حال توسط سازمان بهصورت زنجیرهای در نظر گرفته نشده بودند.
این موضوع، پرسش مهمی را به ذهن القا میکند؛ اینکه چگونه یک نفر بهصورت آزادانه یا یک بانک پرسابقه در حال فعالیت، مدل کسبوکاری نوآورانهای را در قالب یک پلتفرم با یک زنجیره متصل به هم داشته باشند.
بانک تخصصی قرضالحسنه از طریق مرکز نوآوری با نیروی متخصص و توانمند برای طراحی مدلهای کسبوکار، این موضوع را امکانپذیر خواهد کرد.
بانک قرضالحسنه مهر ایران نقطه آغاز متفاوتی دارد و مسئله اساسی مدلهای کسبوکار را در بافت بانک خود و با توجه به اهدافش مطرح میکند. در نتیجه شمولیت مالی در زمینه کسبوکار را خلق خواهد کرد.
برآورده کردن نیاز بازار و پاسخ دادن به نیاز برآورده نشده بازار اهمیت بالایی دارد. تسهیلات ارزانقیمت باید به افراد جویای کار و افرادی که نیاز به توسعه کار دارند، پرداخت شود. زنجیره فروش متصل به هم و حذف واسطهگران باید رخ دهد و قدرت خرید مردم در اقلام ضروری و غیرضروری افزایش یابد. همچنین آموزش افراد جویای کار بهصورت رایگان یا هزینه کم توسط سازمان فنی و حرفهای کشور و مؤسسات ذیربط، حمایت بانک از افراد جویای کار در خصوص اشتغال پایدار، ایجاد ارتباط زنجیره پشتیبان فروش در طرحهای کسبوکار، شفافسازی مبالغ وجوه واریزی فرشتگان کسبوکار به افراد جویای کار و نیازمند، در اختیار عموم گذاشتن طرحهای کسبوکار، یکپارچهسازی طرحهای کسبوکار با یک پلتفرم چندوجهی از طریق هوش مصنوعی، وحدت رویه ادارات نظارتی و حمایتی به افراد جویای کار و در نهایت انتقال اطلاعات از یک کشور به کشور دیگر در زمینه اشتغالهای بومی از جمله مواردی است که باید اجرایی شود.
پس از آن نوبت ارائه به بازار میرسد. ارائه فناوری، محصول یا خدمت جدید به بازار یا بهرهبرداری از سرمایههای معنوی موجود از طریق یک پلتفرم جامع و کامل دیجیتالی در اختیار عموم جامعه قرار میگیرد. در مرحله بهبود بازار نیز بهبود یا ایجاد جهش در بازار موجود مد نظر است. بهترین جهش در بازار موجود، افزایش اشتغال پایدار به افراد جویای کار به منظور افزایش تولید ملی در کشور است.
پلتفرم مدلهای کسبوکار بر چه نگرشی مبتنی است؟
نوآوری در مدلهای کسبوکار بهندرت بهصورت تصادفی رخ میدهد. از سوی دیگر این نوع نوآوری صرفاً در انحصار نوابغ عرصه کسبوکار نیست. این نوع نوآوری را میتوان مدیریت کرد، از طریق فرآیندها سازماندهی و از آن در جهت ایجاد رشد چشمگیر در پتانسیل خلاقانه بانک، بهرهبرداری کرد. مسئله چالشبرانگیز این است که برخلاف همه تلاشهایی که برای به کارگیری فرآیندی مشخص برای نوآوری صورت میگیرد، نوآوری در مدلهای کسبوکار غیر قابل پیشبینی و بسیار نامنظم است. این موضوع نیازمند توانایی مدیریت شرایط عدم قطعیت و ابهام، تا زمان ظهور راهحلی مناسب است. البته رسیدن به این راهحل ممکن است بسیار زمانبر باشد. مشارکتکنندگان بدون اینکه انتظار دستیابی خیلی سریع به راهحل نهایی را داشته باشند، باید دقت و انرژی زیادی را برای بررسی گزینههای مختلف در خصوص یکپارچهسازی این پلتفرم، وحدت رویه دستگاههای اجرایی و بانکها، خیرین، بخش خصوصی و بخش دولتی و سایر گروهها صرف کنند. پاداش زمان صرف شده، به احتمال زیاد، رشد آینده را تضمین میکند.
فراگیری حوزه اشتغال و کارآفرینی برای عموم چه امکاناتی را مهیا میسازد؟
نتایج بررسیها نشان میدهد که ارتباطی روشن و قابل اندازهگیری بین فراگیری مالی (فراگیری سرویس خدمات) و رفاه وجود دارد. نظامهای مالی فراگیر که دسترسی وسیعی به خدمات مالی بدون موانع قیمتی و سایر موانع به کارگیری فراهم میکنند، مشخصاً به مردم فقیر و سایرگروههای محروم و نیازمند منفعت میرسانند. بدون نظامهای مالی فراگیر فقرا باید روی پساندازی کم و شخصی برای سرمایهگذاری در آموزش خود یا کارآفرینی حساب باز کنند و کسبوکارهای کوچک باید بر درآمدهای محدود خود برای فرصتهای شکوفایی تکیه کنند. این امر میتواند به نابرابریهای مداوم درآمد و رشد اقتصادی کندتر منجر شود. با این نگرش، ترویج شیوههای نوین بانکداری باز بهویژه در کشورهای در حال توسعه یافته، تحت تأثیر قوانین و مقرراتی قرار میگیرد که به دنبال فراگیری مالی است و انحصار و تمرکز را برای بانکهای بزرگ دشوار میکند. در ایران باید چارهای اندیشید؛ لازم است از طریق نوآوری به حاکمیت مطلق و انحصار پابرجایان عرصه بانکی خاتمه داد و طرحی نو در انداخت. این تغییر در امر اشتغال و کارآفرینی در نظام بانکی را میتوان نتیجه ناگزیر فشار فناوری و کشش تقاضا به عنوان دو عامل محرک نوآوری دانست.
در این راستا بهترین شیوه برای ارائه خدمات بانکداری باز در امر اشتغال و کارآفرینی، راهاندازی پلتفرم چند وجهی است.
نوآوری باز بدون مرز با اشتراکگذاری سرویس مدلهای کسبوکار در دنیا چه ارتباطی با پلتفرم چندوجهی دارد؟
نوآوری فرآیند مهار خلاقیت برای ارزشافزایی به شیوهای جدید در امر اشتغال و توسعهمحوری و کارآفرینی است. اما نوآوری باز به مفهوم امروزین آن، توسط هنری چسبرو استاد دانشگاه کالیفرنیا مطرح شده و به پارادایمی اشاره میکند که در آن سازمانها توانایی و نیاز دارند که از ایدهها و شبکههای برونسازمانی برای اتصال به بازار استفاده کنند تا از نظر فناوری به بهره مناسب دست یابند. نوآوری باز بر این ایده بنا شده که در دنیایی با دانش بسیار توزیع شده، سازمانها نمیتوانند تنها به تحقیقات داخلی اکتفا کنند و برای ایجاد کارایی حوزه نوآوری، نیاز به تبادل ایدهها و دانش بین بازیگران مختلف وجود دارد.
در مدلهای نوآوری باز، سازمانها و اشخاص حقیقی ایدههای خارجی را در کنار ایدههای داخلی و بالعکس و با بهرهگیری از راههای بیرونی دستیابی به بازار، تجاریسازی میکنند. تا پیش از ظهور پارادایم باز در نوآوری، متخصصان نوآوری بر پدیدههای نوظهور و نوآوری فنی و تکنولوژیک متمرکز بودند. به عبارت دیگر، نوآوری مترادف با شناخت و بهکارگیری پدیدههای نو بود. این موضوع در بسیاری از موارد با جلب توجه مدیران سازمانها به پدیدههای نو موجب اتلاف وقت و انرژی سازمانها مثل بانکها میشد و اولویتها را از موضوعات اساسی و خاص بانک به استفاده از پدیدههای جدید منحرف میکرد. اما پارادایم نوآوری باز صرفاً برای جدید و نوظهور بودن پدیدهها یا ابزارها ارزشی قائل نیست؛ بلکه امکان تجاریسازی آنها را بهعنوان مهمترین مشخصه در نظر میگیرد.
در نتیجه پلتفرم کاروته در امر اشتغال و توسعهمحوری با تعامل بین دانش و فرهنگ کشورها و بومیسازی طرحهای کسبوکار از خارج به داخل کشور و همچنین از داخل کشور به خارج، باعث دستیابی به بازارهای جهانی و تجاریسازی خواهد شد.