امروز: شنبه, ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ / بعد از ظهر / | برابر با: السبت 26 شوال 1445 | 2024-05-04
کد خبر: 50037 |
تاریخ انتشار : ۱۵ آذر ۱۴۰۱ - ۹:۴۷ |
ارسال به دوستان
پ

به گزارش پایگاه خبری بانکداری نوین به نقل از هم میهن،  دو سال بعد از سقوط بورس سبد سهام مردم مال‌ملا، معروف به «مال‌استریت» هنوز در ضرر است. مردان مال‌باخته به شهرهای دیگر رفتند تا کارگری کنند. دیگر در مال‌ملا کاری نیست که انجام دهند. دام‌ها فروخته شد و ماشین‌های کشاورزی تبدیل به ریال شد و […]

به گزارش پایگاه خبری بانکداری نوین به نقل از هم میهن،  دو سال بعد از سقوط بورس سبد سهام مردم مال‌ملا، معروف به «مال‌استریت» هنوز در ضرر است. مردان مال‌باخته به شهرهای دیگر رفتند تا کارگری کنند. دیگر در مال‌ملا کاری نیست که انجام دهند. دام‌ها فروخته شد و ماشین‌های کشاورزی تبدیل به ریال شد و به بورس رفت، اما زیان بزرگی برای اهالی روستا به ارمغان آورد. ارزش سهام مردم مال‌ملا هیچ‌گاه بازنگشت و انگار آنها هنوز دارند خون‌بهای سرمایه‌گذاری در بورس را می‌پردازند. تیرماه سال ۹۹ حدودا ۲۰روز قبل از سقوط تاریخی بورس، خبرنگار صداوسیما به مال‌ملا، روستایی در ۴ کیلومتری شهرستان لنده رفت. همان روزها که بورس گل کاشته بود و همه تحلیل‌گر بودند.

صداوسیما در گزارش خود از سود سرمایه‌گذاری اهالی روستا می‌گفت و مردم را به این سرمایه‌گذاری تشویق می‌کرد. مال‌ملا همان روستایی است که مردم درخت کنار پیری را «تالار بورس» خود معرفی می‌کردند. «تنها روستای بورسی ایران» همان «مال‌استریت».

پیر و جوان نداشت، هرکسی در این خاک زندگی می‌کرد، سهام بورس خریده بود. حتی پیرمردهای روستا سرمایه خود را دست جوانان سپرده بودند. به قول خودشان دقیقا همان زمان که بالا و پایین تمام زندگی برایشان بالا و پایین شاخص کل شد. دقیقا همان زمان که دام‌دارها آنقدر گوسفند و گاو فروخته بودند که چوپان روستا بیکار شد. به فاصله کمتر از یک ماه از پخش گزارش صداوسیما، سقوط بورس آغاز شد و زیان پشت زیان به سراغ اهالی مال‌ملا آمد.

از ۱۹ مرداد سال ۹۹ بورس دیگر روی خوش ندید. مردم روستا از ریزش بورس ضربه سنگینی خوردند و حالا بعد از گذشت دو سال و ۴ماه از سقوط بورس، پرتفوی مال‌استریتی‌ها هنوز در ضرر است.

مال‌ملا اینترنت نداشت. مردم هر روز صبح به لنده می‌رفتند. بعضی در خانه اقوام و بعضی جلوی مغازه هم‌ولایتی‌های خود می‌نشستند و کارهای اینترنتی خود را انجام می‌دادند. خبرنگار برای تکمیل گزارش خود سراغ بالاترین مقام مخابرات استان رفت و او قول داد تا ۱۵مرداد اینترنت پرسرعت در مال‌ملا راه‌اندازی شود، اما مال‌ملا هنوز اینترنت ندارد.

مردم مال‌استریت زمانی بدون دغدغه مالی با کشاورزی و دام‌پروری زندگی می‌کردند اما بورس آتش به خرمن آن‌ها زد. با گذشت بیش از دو سال از سقوط بورس مردم مال‌استریت هنوز قرض‌های خود را صاف نکرده‌اند. مال‌استریت نمونه کوچکی از فاجعه سقوط بورس در سال ۹۹ است.

در مال‌ملا همه مُردند!

یوسف غلامی‌پور، ۴۳ساله، کاسب بود و سه دهانه مغازه در روستا داشت. یک میلیارد تومان پول وارد بورس کرد و بعد از سقوط بورس حالا همه چیز را از دست داده و در بوشهر کارگری می‌کند. تلفن را که برداشت بعد از سلام و احوال‌پرسی، پرسیدم از مال‌ملا چه خبر؟ بلافاصله گفت: در مال‌ملا همه مردند! همه نابود شدند.

ریزش بورس چه مشکلاتی در روستا ایجاد کرد؟

ناامیدی تمام وجود جوانان مال‌ملا را فراگرفته و به همه ابعاد زندگی آن‌ها رسوخ کرده است. کسانی بودند که وام ازدواج‌شان را در بورس گذاشته بودند تا مدتی بعد بروند سر خانه و زندگی‌شان اما بعد از ریزش بورس هیچ‌کدام سر و خانه و زندگی خود نرفتند. بسیاری هم طلاق گرفتند. آن‌ها که طلاق نگرفتند هم در زندگی خود به اختلاف خوردند. گاهی خانواده عروس گلایه می‌کنند که چه شد و پس کی می‌خواهید عروسی کنید؟ اما چه کنیم، مگر می‌شود با جیب خالی دختر مردم را برد خانه بخت؟ بسیاری از کسانی که می‌خواستند ازدواج کنند دیگر نتوانستند و بسیاری هم در زندگی مشترک خود با مشکل مواجه شدند.

کار دامداری و کشاورزی در روستا چگونه پیش می‌رود؟

همه جا خوابیده. هیچ‌کس کار نمی‌کند. کار کجا بود! جوانان همه بیکارند و افسردگی گرفتند. دیگر کسی دامداری نمی‌کند. یعنی اصلا پول ندارد که گوسفند بخرد و کارش را شروع کند. کشاورزی هم که دیگر سودی ندارد.

غلامی‌پور پرسید: می‌دانی من کجا هستم؟ و بلافاصله خودش جواب داد.

من بوشهرم. اینجا جوشکاری سیار می‌کنم. قبلا سه دهانه مغازه داشتم که چهار نفر در آن کار می‌کردند اما حالا بوشهر کار می‌کنم و باید قرض‌هایم را صاف کنم. با زنم به اختلاف خوردیم و رفت دادگاه تا از من طلاق بگیرد اما فعلا راضی‌اش کردم این کار را نکند. قول دادم کار کنم و قرض‌ها را صاف کنم. پسرم بعد از ریزش بورس عصبی شده و با ۲۳سال سن قرص اعصاب می‌خورد.

از وقتی به بوشهر آمدم شب‌ها در خیابان و بعضی وقتا در پارک می‌خوابم. برای حمام کردن به خانه همکاران می‌روم و دوباره می‌روم و در خیابان می‌خوابم.

‌در گزارش صداوسیما، خبرنگار با دوربین به نزد بالاترین مقام مسئول مخابرات استان رفت و او قول داد تا ۲۰ روز بعد اینترنت پرسرعت برای روستا تامین کند. روستا اینترنت‌دار شد؟

اینترنت چی هست؟ ما در مال‌ملا اصلا اینترنت نداریم. فقط قولش را دادند. می‌خواهم این‌سری که رفتم مال‌ملا درخت کنار را ببرم یا نفت بریزم و آتش‌اش بزنم چون فیلم منتشرشده آنجا گرفته شده است. دیوار معروف که رویش نوشته شده بود تنها روستای بورسی ایران هم دیگر طرفدار ندارد. شعارهای زیادی روی دیوارهای دیگر نوشته‌اند.

هنوز سهام داری یا همه سهام‌ خود را فروختی؟

هنوز حدود ۷۰ تومان سهام و نفت دارم. یک میلیارد تومان در بورس داشتم که بخش زیادی از آن قرض بود. کلی سهام فروختم تا قرض‌هایم را بدهم، اما هنوز بدهکارم، دارم کار می‌کنم تا بدهی‌هایم را بدهم. این و نفت را هم برای اینکه خیلی ریزش کرده نگه داشتم. حدود ۳۰۰ میلیون تومان بود، اما حالا شده ۷۰ تومان.

در پایان آقای غلامی‌پور شماره فردی به نام علی امامی را فرستاد و گفت: او هم در ماجرای مال‌استریت زیان کرد. به او هم زنگ بزن.

فیلسوف مالباخته

علی امامی. اهل ایذه، ۳۱ساله و سه بچه دارد. زمانی تاجر بوده و سفر خارجی زیاد رفته است. اولش انگار از همه چیز بی‌خبر بود، اما تا فهمید غلامی‌پور شماره او را داده تازه دوزاری‌اش افتاد.

خدا بگم چیکارش کنه! شما هم دنبال این آدم می‌گردید؟ کلی پول از مردم گرفت و در بورس نابود کرد. حالا فرار کرده و آواره شده است. هم‌ولایتی‌هایش می‌گویند شب‌ها در پارک یا میدان امام بوشهر می‌خوابد. من به غلامی‌پور ۴۰۰ میلیون تومان پول دادم اما همه را در بورس باخت. حالا هم فرار کرده و معلوم نیست کجاست.

چه مشکلاتی برای شما بعد از ریزش بورس ایجاد شد؟

باورت می‌شود بعد از نابود شدن پولم در بورس دیگر شب‌ها نمی‌توانم درست و حسابی بخوابم. قبلا اصلا قرص نمی‌خوردم، اما حالا بدون قرص خوابم نمی‌برد. این هم شد زندگی؟ من کل زندگی‌ام را دادم به غلامی‌پور در نهایت یک پراید ۱۵ میلیونی را به من ۵۰ میلیون تومان انداخت. پس ۳۵۰ میلیون دیگر چه شد؟ من هرچه فکر می‌کنم نمی‌فهمم چرا در بازاری که ذره‌ای در مورد آن اطلاعات نداشتم، سرمایه‌گذاری کردم!

من سه بچه دارم. همسرم از من جدا شد و می‌خواستم دوباره ازدواج کنم، اما بعد از سقوط بورس دیگر نتوانستم. وقتی از این موضوعات حرف می‌زنم و یاد خاطرات می‌افتم، دوباره حالم بد می‌شود. احتمالا امشب هم نمی‌توانم بخوابم.

شما روزنامه‌نگارها هم می‌گویید قصد کمک دارید. چه کار برای ما انجام می‌دهید؟ به ما حقوق می‌دهید؟ شما یک گزارش از ما می‌نویسید و تیتر یک شما که درست شد، بعدش هیچ‌کس اصلا به ما فکر هم نمی‌کند.

غلامی‌پور پولت را پس می‌دهد؟

غلامی‌پور کارتن‌خواب شده و پول صابون زدن تنش را هم ندارد. من که دیگر قید پولم را زدم و تازه برگشتم سرکارم و می‌خواهم دوباره زندگی را شروع کنم.

‌از تو چه بنویسم؟

بنویس جوانی در سن ۳۱سالگی، بدون اطلاعات کافی و با ناآگاهی وارد بورس ایران شد. این جوان زندگی‌اش را باخت ولی امیدها دارد و دوباره می‌سازد زندگی‌اش را.

مال‌استریت نمادی از کل ایران است. سال ۹۹ را باید سهام هجوم نامگذاری کرد. در سه‌ماهه اول سال ۹۹ بیش از یک میلیون و ۲۰۰ هزار کد بورسی صادر شد و در کل با احتساب کد دارندگان سهام عدالت، حدود ۴۸ میلیون کد بورسی در کشور ثبت شده است. حال باید با این دید به ریزش بورس در سال ۹۹ نگاه کرد که یکی از بزرگ‌ترین مشارکت‌های مردمی تاریخ در بازار سرمایه با شکست مواجه شد.

    برچسب ها:
لینک کوتاه خبر:
×
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسطپایگاه خبری بانکداری نوین در وب سایت منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
  • لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.
  • نظرات و تجربیات شما

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    نظرتان را بیان کنید